سيد حسن نصرالله، دبير كل حزبالله لبنان در گفتوگو با تلويزيون المنار بهمناسبت پيروزي نيروهاي مقاومت در جنگ ۳۳ روزه گفت: «پيروزي نيروهاي مقاومت در جنگ ژوئيه سال ۲۰۰۶ پيروزي الهي بود.» وي همچنين در ادامه به سوالات دربارهي حوادث جنگ سيوسه روزه و نقشهي رژيم صهيونيستي بعد از شكست در اين جنگ پاسخ داد.
اگر از منطق ارسطويي شروع كنيم، اين منطق ميگويد: هر دليلي مقدمهي صغري و مقدمهي كبرايي دارد كه به نتيجه ميانجامد. در منطق ميگويند نتيجه يا بايد مساوي با مقدمات باشد يا تابع اخس و كوچكترين جزء مقدمات. چه اينكه در علوم رياضي نيز همينگونه است. سه به اضافه سه مساوي شش ميشود نه ششصد! اگر ما در جايي ديديم كه سه به اضافه سه مساوي ششصد شده است، اين به اين معني است كه اين همه عدد اضافي از خارج معادله آمده است. و حالا بايد ديد از كجا و بر اساس كدام قاعده و قانون آمده است. دربارهي جنگ خودمان وقتي انسان ميبيند كه اسرائيل دارندهي قويترين ارتش در منطقه و جهان است و جزء ده ارتش قوي و اول دنياست، و قويترين سلاح هوايي را در خاورميانه دارد و اساسا يك رژيم نظامي است كه از سوي آمريكا و جامعهي بينالمللي و بسياري از كشورهاي عربي، حمايت رسانهاي، سياسي، مالي و نظامي ميشد، اما در مقابل يك مقاومت مردمي وجود داشت ـ نه يك ارتش نظامي عريض و طويل ـ كه در واقع نماينده بخشي از مردم لبنان بود.
دولت هم دست كم دو موضع نسبت به اين مقاومت داشت؛ يعني بعضي از اعضاي حكومت مخالف مقاومت بودند، ـ وضع كشورهاي عربي هم معلوم است ـ وقتي حجم و اندازهي اين نيروي مقاومت را با همهي امكانات و تجهيزاتش درنظر ميگيريم، همچنين حجم آتشي كه بر سر ما ريختند در نظر ميگيريم كه به اعتراف اسرائيليها از حجم آتشي كه در همهي جنگهايشان عليه كشورهاي عربي افكنده بودند بيشتر بود، و اين كه يك عزم بينالمللي و منطقه اي براي نابود كردن مقاومت شكل گرفته بود، و با همهي اينها اين مقاومت پيروز ميشود، اين در واقع مثل اين است كه يك به اضافه يك مساوي يك ميليون شده است.
اين از كجا آمده است؟ از خارج معادلات و قوانين طبيعي آمده است كه در واقع اراده و مشيت و دخالت و كمك و ياري خداست. من وقتي اين حوادث را مرور ميكنم باورم اين است كه اين اتفاق هيچ تفسيري جز اين ندارد كه تحقق وعده خدا به انسانهاي مؤمن مجاهد مقاوم صابر است. آنها واقعا اين گونه بودهاند و در نتيجه خدا اين پيروزي را بر آنان فرود آورد.
* اسرائيل خواستار آتشبس بود اما حكومت لبناني مخالف بود!
در سال ۲۰۰۰ وقتي اسرائيل شكست خورد و ذليلانه از لبنان خارج شد كه در واقع اولين پيروزي عربي بر اسرائيل بود و از همه نظر بينقص بود و هيچ تلفاتي نداشت، با اين حال بعضيها در لبنان و جهان عرب به خاطر شكست اسرائيل بر لب مرز ناراحت بودند. در جنگ ۳۳ روزه هم همينطور كساني بوده اند كه به اين جنگ چشم اميد دوخته بودند و نقشههايي در سر پرورانده بودند و شبانه روز آرزو ميكردند كه مقاومت شكست بخورد و اسرائيل پيروز شود. حال كه مقاومت پيروز شده است شما توقع داريد آنها خوشحالي كنند!؟ نخير آنها قهر كرده و ناراحتند.
در روزهاي پاياني جنگ نمايندهي يكي از سفارتهاي كشورهاي اروپايي با مسئول روابط عمومي ما سيد نواف موسوي ديدار ميكند و به او خبر ميدهد كه اسرائيل خواهان آتشبس است، و آمريكا، فرانسه و انگليس همه موافق آتشبس هستند، و فقط حكومت لبناني مانده كه مخالف آتشبس است. يعني ميتوانست اين جنگ قبل از ۱۴ اوت متوقف شود اما بهخاطر فشار از سوي برخي عناصر وابسته در حكومت لبنان اين جنگ چند روزي بيشتر ادامه پيدا كرد. تا جايي كه وقتي بر سر جزئيات آتشبس توافق ايجاد شد، يك فرد لبناني اعتراض كرد كه چطور ميخواهيد جنگ را متوقف كنيد در حاليكه مقاومت همچنان در جنوب رود ليطاني پابرجا است؟ چرا بايد جنگ را متوقف كنيم در حاليكه مقاومت هنوز خلع سلاح نشده است!؟ از آن بالاتر اينكه اين جماعت منكر پيروزي ما ميشوند و اين در حالي است كه اسرائيل ده سال است كه به شكست خود اعتراف كرده است.
* شرايط تحقق وعدهي نصرت الهي
وعدهي پيروزي كه از روزهاي آغاز جنگ دادم بر پايهي ايمان به خدا و ايمان به وعدهي او به مؤمنان مجاهد صابر، استوار بود. وقتي كسي از اين ايمان برخوردار باشد و از سوي ديگر بداند كه شرايط تحقق نصرت الهي فراهم است يقين پيدا خواهد كرد كه اين مقاومت پيروز خواهد شد. و از آنجا كه هنوز شرايط نصرت الهي در اين مقاومت فراهم است من يقين دارم كه در هر جنگي كه خداي ناكرده در آينده پيش بيايد اين مقاومت پيروز ميدان خواهد بود و خدا آن را نصرت خواهد كرد. اين شرايط كدام است؟
بر حق بودن: اگر كسي بهخاطر امر باطلي ميجنگد خدا او را ياري نخواهد كرد و جنگ ما با اسرائيل از روز اول تا آخر جنگ حقي است كه هيچ شبهه اي ندارد.
ايمان به خداوند و اعتماد به وعدهي او: كه در نيروهاي مقاومت موجود است.
عمل به آيهي (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم): خدا از من نخواسته است كه داراي قويترين سلاح هوايي دنيا باشم تا بتوانم از كشور خود دفاع كنم بلكه به همان اندازه كه توان دارم از من توقع دارد. توانايي ما در چه حدي بود؟ در همين حد كه سلاح كاتيوشا فراهم كنيم، موشكهايي فراهم كنيم كه بتواند هيفا و فراتر از هيفا را هدف قرار دهد كه اتفاقا اين موشكها ساخت سوريه بوده است. ديگر اين كه موشكهايي تهيه كرديم كه بردش تا تلاويو برسد. همچنين در زمينه پدافند هوايي، تهيهي موشكهاي ضد زره و ضد ناو و آماده كردن نيروي رزمندهي داوطلب اقدام كرديم و توان ما هم در همين حد بود. و خدا ميداند كه اين بيشترين حد توان ماست. ما بين سالهاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ هم استراحت و هواخوري نميكرديم بلكه شبانه روز كار ميكرديم. ما هر قدرتي كه در توانمان بود از قدرت نظامي گرفته تا فرهنگي و ايماني و رسانهاي فراهم ساختيم. امكانات ما در همين حد بود و خدا هم ميدانست و ما از هيچ چيزي فروگذاري نكرديم.
هماهنگي و اتحاد و اطاعت: چون خدا ميفرمايد: (وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا) يعني خدا اگر گروه بر حقي را ببيند كه با هم جنگ و درگيري دارند نصرتش را بر آنها نازل نميكند.
بهكارگيري عقل: ما عقل خودمان را به كار انداختيم و در مورد تهديدها، فرصتها، نقشه ها، شيوه ها و راهبردها و تاكتيكهاي رويارويي فكر كرديم.
اخلاص: اين بچه هايي كه در جنگ ۳۳ روزه جنگيدند براي اين نجنگيدند كه در جهان عرب مورد ستايش قرار بگيرند يا چيزي از مال دنيا نصيبشان شود. بلكه براي خدا و رضاي خدا و اداي تكليف جنگيدند. تا زمانيكه بچه هاي اين مقاومت آماده، پابهكار، هماهنگ، يكدل، بااخلاص و خاطرجمع از وعدهي الهي باشند و شبانهروز براي روز مبادا كار كنند و هيچ مزد و پاداشي را از كسي در اين دنيا طلب نكنند كه به لطف خدا چنين هستند چرا خدا نصرتش را بر ايشان نازل نكند؟ اين وعدهي خداست و خدا خلف وعده نميكند.
* اسرائيل و آمريكا تصميم گرفته اند سوريه را از محور مقاومت خارج كنند
اسرائيلي ها پس از شكستشان در جنگ ۳۳ روزه ده سال است كه در حال بررسي و طراحي نقشهي جديدي هستند. حملهي دوبارهي بر حزبالله دشوار است و حمله به ايران بسي دشوارتر است. سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه سوريه را از محور مقاومت خارج كنند. چون سوريه تنها يك پل و معبر بين ايران و مقاومت لبنان يا فلسطين نيست. بلكه سوريه با ارادهي سياسي اي كه دارد و با مواضعي كه رهبرانش دارند و مقاومتي كه در برابر اسرائيل دارد جزئي از محور مقاومت و پشتيبان مقاومت است.
بنابراين بعد از سال ۲۰۰۶ هدف جداسازي سوريه از محور مقاومت را با راهكارهاي سياسي دنبال كردند. در واقع از عربستان سعودي و كشورهاي ديگر منطقه خواسته شد كه برويد با سوريه رابطه برقرار كنيد و سعي كنيد آن را از محور مقاومت جدا كنيد. اما با اين كه وعده هاي ميلياردي داده بودند نتوانستند و ناكام ماندند. چون باوري كه سوريه بود اين بود كه ما زمين و ناموس و تصميمهاي سياسي و استقلال خود را نميفروشيم. وقتي در راهكار سياسي شكست خوردند و موج بهار عربي به راه افتاد، سوار بر موج شدند و آن را به سوي سوريه هدايت كردند.
* اميد رژيم صهيونيستي به داعش
اسرائيل به داعش اميد بسته است اما خودش و آمريكاييها و همهي كشورهاي حمايت كنندهي آن ميدانند كه داعش آيندهاي ندارد. من هم به مردم اطمينان ميدهم كه داعش آيندهاي نخواهد داشت. اگر چه اسرائيليها بر آن بودند كه انرژي حزبالله را در جنگ با داعش بگيرند، اما در آخر كار گفتند: در اين جنگ حزبالله تجربههايي كسب كرد كه از هنگام تأسيسش تاكنون هيچگاه فرصت كسب آنها را نيافته بود. مهمترين تجربهاي كه براي اسرائيل نگرانكننده است اين است كه حزبالله از سال ۸۲ تا ۲۰۰۶ تجربهي جنگ دفاعي داشت، اما در سوريه بهعنوان بخشي از يك ارتش بزرگ با سلاحهايي متنوع وارد جنگ شد و در عمليات هجومي گستردهاي شركت كرد و سرزمينهاي زيادي را از نيروهاي جنگندهي بسيار قوي و غير عادي پاكسازي كرد. و اين يعني اينكه حزبالله تجربهي جنگ هجومي را به دست آورده است و ميتواند با عمليات نظامي پيدرپي و مستقيم؛ نه جنگ چريكي، سرزمينهايي را آزاد كند. و اسرائيل از اين تجربه بسيار نگران و هراسان است.
بر اين باورم كه اختلافات مذهبي بين شيعه و اهل سنت به اين اندازه نيست كه بعضي از رسانهها نشان ميدهند. امروز صدها ميليون مسلمان در دنيا هستند كه هيچ ارتباطي با اين دعواها و جنگ راه افتاده در منطقه ندارند. بيشتر نيروهايي كه در سوريه عليه داعش ميجنگند از اهل سنتاند. بنابراين اين كه بگويند اين جنگ بين شيعه و اهل سنت است درست نيست. از مهمترين عوامل پيروزي در فلوجه وجود نيروهاي مردمي عشائري سني بود. چون جنايتهايي كه داعش در حق عشاير سني مرتكب شده بود از جناياتش در حق شيعيان و ايزديها فجيعتر بود.
شايد اين شرايط سخت جنگ در منطقه نياز ما بود. چون يكي از شرايط پيروزي اين است كه خداوند نصرتش را به كساني ميدهد كه شايستهاش باشند و از آن محافظت كنند و درست با آن برخورد كنند. شايد اين شرايط سخت تجربهي بزرگي باشد تا سره از ناسره در آن جدا شود. و آگاهي مردم را بالا ببرد و مرزها كاملا از هم جدا شود و پرده از چهرهها كنار زده شود. چرا كه پيروزي بزرگ و سرنوشتساز بر اسرائيل پيش روي ماست و بايد اين پيروزي را به امت و مردم و نيروهايي داد كه شايستهي اين پيروزي باشند. و كسي كه شايستهي اين پيروزي نيست بايد قبل از تحقق اين پيروزي سقوط كند. و من اين پيروزي را اصلا دور نميدانم.
تهیه و تنظیم کننده: فکه ، منتخب ستارگان آسمانی
|