درباره ما | اطلاع رسانی دفاع مقدس | سخنرانی | صوت | گالری فکه | فیلم | مصاحبه | تحلیل نبرد | ارتباط با ما
    صفحه نخست / عملیات های دفاع مقدس. تحلیل و پژوهش

تأملي در باب پذيرش قطعنامه 598

يكي از فصل‌هاي مهم حقوقي تاريخ معاصر ما پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد براي پايان يافتن جنگ تحميلي بود. اين قطعنامه تاكنون در معرض چالش‌هاي تحليلي فراواني قرار گرفته است. بسياري آن را سند پيروزي در جنگ براي ايران، تلقي مي‌كنند و بسياري ديگر نتيجه‌اي متفاوت و بعضاً برعكس مي‌گيرند. اما نكته مغفول در تحليل‌هاي حقوقي، سياسي و نظامي اين قطعنامه، عدم توجه به سير صدور قطعنامه‌هاي پيشين سازمان ملل در رابطه با جنگ است. به بيان ديگر قطعنامه 598 را بايد در زمينه خود بررسي كرد و به همين دليل نگاهي گذرا به قطعنامه‌هاي سازمان ملل خواهيم داشت. بر اين اساس مي‌توانيم، درك نماييم كه چرا ايران قطعنامه‌هاي قبلي را نپذيرفت و قطعنامه 598 را سرانجام با تأخير و پس از تحمل 8 سال جنگ و خسارات مالي و جاني پذيرفت.

 

 با يك ديد كلي به قطعنامه‌هاي 479، 514، 522،540، 552، 582 و 588 كه شوراي امنيت درباره جنگ ايران و عراق صادر كرده است به اين حقيقت دست مي‌يابيم كه هيچ يك از اين قطعنامه‌ها خواسته‌هاي به‌حق ايران يعني عقب‌نشيني بدون قيد و شرط عراق به مرزهاي بين‌المللي، تعيين متجاوز و پرداخت خسارات جنگي را مورد توجه قرار نداده است. حتي در اين قطعنامه‌ها از جنگ ايران و عراق به عنوان پديده‌اي كه به واسطة آن نقض صلح صورت گرفته، تعبير نگرديده است. در همة اين قطعنامه‌ها از جنگ بين ايران و عراق تعبير به وضعيت شده، كه مسلماً اگر نقض صلح صورت نگرفته باشد و تجاوز محرز نشده باشد، متجاوزي هم كه عراق بوده است، معلوم نخواهد شد. ديگر اينكه تمام اين قطعنامه‌ها به صورت توصيه تنظيم شده است نه تصميم، كه واضح است كارايي قطعنامه‌هايي كه بر اساس توصيه تنظيم شود از قطعنامه‌هايي كه بر اساس تصميم باشد پايين‌تر بوده و متجاوز مي‌توانست ـ هر چند كه بعد از قطعنامة 598 نيز چنين شده است ـ از تعهداتش شانه خالي كند.

 

 شوراي امنيت سازمان ملل تا قبل از قطعنامه 598 با اعلام جنگ ايران و عراق، به عنوان وضعيت حاضر نبوده است متجاوز بودن عراق را اعلام كند و از آن كشور خسارت دريافت نمايد. طبيعي است كه ايران در طول دوران تجاوز عراق متحمل خسارات زياد جاني و مالي شده بود و بزرگ‍ترين خواسته ايران هم اين بوده است كه متجاوز معلوم گردد و خسارت وارده به ايران نيز پرداخت شود. ولي در تمام قطعنامه‌هاي قبلي چنين چيزي اصلاً وجود نداشته است.

 

 در قطعنامة 598 شوراي امنيت حداقل براي اولين بار از نقض صلح سخن به ميان آمده و از دبيركل خواسته شده كه هيئت تحقيقي براي بررسي مسئوليت جنگ تشكيل دهد. اين تغيير نگرش شوراي امنيت، به ايران حداقل اين امكان را مي‌داد كه بتواند در سايه تحولات جديدي كه در نظرهاي شورا به وجود آمده، تلاش نمايد تا عراق را به عنوان متجاوز معرفي نمايد و از اين طريق به خواسته‌هاي به حق خود دست يابد و خسارات وارده را از عراق دريافت كند.

 

دليل ديگر به مسئلة اوضاع داخلي و فشارهاي بين‌المللي برمي‌گردد. درست است كه قطعنامة 598 در مسئله جنگ احراز تجاوز كرده است ولي در قطعنامه هيچ اشاره‌اي به متجاوز نشده است و همان‌طور كه گفته شده است ايران مي‌توانست اميدوار باشد كه با توجه به هيئت تحقيق بي‌طرفي كه قطعنامه براي تعيين مسئوليت تجاوز و خسارات جنگي پيشنهاد كرده بود، بتواند به خواسته‌هاي خود برسد. بنابراين، عامل ديگر را مي‌توان در پذيرش قطعنامه 598، اوضاع داخلي ايران و فشارهاي بين‌المللي دانست. ايران به دليل وضعيت نامناسب اقتصادي كه خود باعث مشكلات فراواني در ميدان جنگ شده بود، نمي‌توانست به صورت همه‌جانبه به جنگ ادامه دهد و امكان پشتيباني جبهه‌ها و تدارك تجهيزات نظامي مورد نياز فرماندهان در آن برهه زماني، بسيار محدود شده بود.

 

 از لحاظ بين‌المللي ابرقدرت‌ها و قدرت‌هاي بزرگ به اين نتيجه رسيدند كه ادامه جنگ براي منافع آنها مضر بوده و گسترش جنگ به خليج ‌فارس و تهديد جريان نفت كه مصرف صنايع كشورهاي بزرگ است آنها را واداشت تا تصميم به خاتمة جنگ بگيرند و در حقيقت يك اجماع بين‌المللي به وجود آمد كه از ادامه جنگ جلوگيري شود.

 

 از نظر نظامي قدرت‌هاي بزرگ پس از پيروزي‌هاي ايران در سال‌هاي 1364 و 1365 به تقويت بيش از حد عراق پرداختند و سلاح‌هاي مرگبار كشتار جمعي را در اختيار ارتش اين كشور قرار دادند. عراق نيز در سال 1367 با اتكا به سلاح‌هاي شيميايي به خطوط دفاعي ايران حمله كرد و مناطق فاو، شلمچه و جزاير مجنون را به تصرف خود درآورد.

 

ديگر آنكه نيروهاي امريكايي نيز در خليج ‌فارس حضور يافتند و با حمله به هواپيماي مسافربري و سكوهاي نفتي ايران عملاً وارد جنگ با ايران شدند و سعي مي‌كردند كه توان اقتصادي و نظامي ايران را تضعيف كرده ايران را وادار به پذيرش قطعنامه نمايند. بنابراين ايران با توجه به فشارهاي بين‌المللي و اوضاع داخلي كشور، هرچند كه به واسطة قطعنامه 598 به همة اهداف به حقش نايل نيامده بود، آن را پذيرفت.

 

 


 

 

تهیه و تنظیم کننده : فکه ، منتخب ستارگان آسمانی

 

 

 نسخه قابل چاپ    ارسال این صفحه به دوستان
تاریخ و زمان انتشار: سه شنبه 30 شهریور 1395
تهیه و تنظیم:
منبع : مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس
ارسال نظر:
 
عنوان  
رایانامه  
متن نظر  
کد امنیتی = ۹ + ۳