روزهاي حسّاس جنگ بود. آن روزها كسي فكر نمي‌كرد كه تا يك ماه ديگر قطعنامه از سوي ايران پذيرفته خواهد شد و ... . در روز 29 خرداد 1367، منافقين با پشتيباني ارتش عراق به مهران حمله و پس از شكستن خط پدافندي، اين شهر را در ساعت 30: 8 براي سومين بار از ابتداي جنگ اشغال نمودند. در اين اشغال، حدود 250 نفر از رزمندگان اسلام شهيد يا اسير شدند كه طي روزهاي اشغال، منافقين تعدادي از اسيران را سر بريدند و بقيه را به اردوگاه‌هاي منافقين در عراق منتقل كردند. به دنبال اشغال مهران محدوده‌ي تنگه‌ي كنچانچم تا حوالي شهرك ملكشاهي و از سه‌راهي صاحب‌الزمان تا شيار آب‌زيادي نيز به تصرف متجاوزين درآمد.

با وجود بسته شدن راه‌هاي پشتيباني و تداركاتي، رزمندگان مستقر بر بلندي قلاويزان، تا بامداد به مقاومت خود ادامه دادند. نيروهاي غيور مردمي عشاير، بسيج و لشكر 11 اميرالمؤمنين (ع) نيز كه در منطقه حاضر بودند، در همان روز اول، منافقين را در تنگه‌ي كنچانچم و سه‌ راهي مهران- دهلران- ترشابه متوقف كردند. در گام بعدي، با افزوده شدن شمار قواي خودي، متجاوزان تا پشت مرزهاي بين‌المللي عقب رانده شدند.

كارنامه‌ي رزمي لشكر 11 اميرالمؤمنين[1]، رشادت‌هاي رزمنده‌اي را در خود ثبت كرده است كه طي هشت سال دفاع مقدس، در نبردهاي اين يگان شركت مستقيم داشت. علي غيوري زاده (متولد 1332 ملكشاهي ايلام) كه همزمان با آغاز جنگ تحميلي عازم جبهه‌هاي رزم شده و در همان سال به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمده بود، با وجود مسئوليت‌هاي متعدد از جمله فرماندهي گردان 503 شهيد بهشتي، همواره در مصاف با دشمن پيشتاز بود.

  او در مسئوليت‌هاي فرمانده گردان، جانشين گردان، نيروي اطلاعات و عمليات مشغول خدمت بود. در عمليات والفجر 3، والفجر 5، والفجر 9، والفجر 10، كربلاي 1، كربلاي 4، كربلاي 10، نصر 4، و نصر 8 با مسئوليت‌هاي مختلف حضوري فعال داشت.

در نبرد نصر 4، در منطقه‌ي كردستان به تاريخ 31/ 1/ 1366 كه لشكر 11 اميرالمؤمنين به اين منطقه اعزام شده بود، هنگامي كه دشمن براي بازپس‌گيري بلندي‌هاي دوقلو پاتك كرد، غيوري زاده توانست با ورود به سنگر كمين در مدت 24 ساعت رزم دائم، نقش شجاعانه‌اي در دفع پاتك گردان تكاور عراقي و انهدام آن ايفا كند.

آخرين صحنه جهاد او، رزم شجاعانه‌اش با منافقين در 29 خرداد 1367 بود. شب قبل از عمليات عراق ساعت 12 شب وي در جمع دوستان رزمنده خود مي‌گويد: مگر تانك‌هاي عراقي از روي جسد من رد شوند تا اين معبر سقوط كند. طي حمله‌ي عراق به مهران در اين روز، مهم‌ترين معبري كه براي حفاظت از مهران پيش‌بيني شده بود، به علي غيوري زاده و گردان تحت امر وي سپرده شد.

با شروع تهاجم عراق به مهران در 29 خرداد تا ساعت 4 صبح صداي يا حسين (ع) و ذكر «لا حول و لا قوه الا بالله» از بي‌سيم غيوري زاده، مايه‌ي اميدواري رزمندگان و فرماندهان در معابر ديگر قرار مي‌گيرد.

وي با بي ‌سيم به قرارگاه لشكر مي‌گويد: 

«تا من زنده هستم، دشمن از خط گردان شهيد بهشتي عبور نخواهد كرد.... حاجي ما زانوهايمان را بسته‌ايم...»

بي‌سيم‌چي فرمانده كه از نزديك شاهد حماسه‌ آفريني او بود، مي‌گويد:

«كانال پشت خاكريز در محور بهرام‌آباد پر از جنازه‌هايي شد كه علي مجال عبور به آن‌ها نمي‌داد؛ رجز مي‌خواند و چند نفر از همرزمانش به او مهمات مي‌رساندند.»

سرانجام منافقين با استفاده از تانك، او را از نزديك هدف تيربار قرار دادند. ساعت 9 صبح روز بعد، بي‌سيم‌چي وي گزارش مي‌دهد كه «علي در روي معبر بهرام‌آباد مورد اصابت گلوله‌ هاي تير بار تانك عراقي‌ها قرار گرفت.»

چنين شد كه ديگر ذكر «لا حول و لا قوه الا بالله» علي غيوري زاده از بي‌سيم قرارگاه شنيده نشد؛ تا آن كه با سپري شدن حدود 12 سال و نيم، همزمان با نيمه شعبان، پيكر مطهرش در قلاويزان كشف شد و مردان و زنان ملكشاهي با بيش از 50 كيلومتر پياده‌روي، به استقبالش شتافتند. جسد علي با كارت شناسايي و لباس‌هاي تير و تركش خورده‌اش به شهر برگردانده شد و در حال حاضر نيز سنگر وي در قرارگاه اميرالمؤمنين در مناطق عملياتي غرب كشور مأوا و مأمن همرزمان و زيارتگاه عاشقان و آزادگان است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

پانوشت‌ها:

[1]. در هشت سال جنگ تحميلي، عشاير ايلامي نقش فعالي در دفاع از مرزهاي كشور بر عهده داشتند و اولين سازمان نظامي و بومي استان را با تركيبي از نيروهاي مردمي تشكيل دادند؛ گردان مرزي اميرالمؤمنين كه در مناطق پدافندي ميمك، مهران و چنگوله به‌كارگيري شده بود، در بيستم آذرماه 1360 دستور تشكيل تيپ مرزي ايلام را از فرماندهي سپاه دريافت كرد. براي نبرد والفجر 3 مجموع نيروهاي منطقه در قالب 3 گردان سازماني در كنترل عملياتي تيپ 21 امام رضا قرار گرفتند. در واقع سازمان‌دهي اصلي تشكيل تيپ اميرالمؤمنين از مأموريت نبرد والفجر 3 آغاز شد. پس از نبرد والفجر 3 نيز گردان چهارم تيپ تشكيل و با شركت در نبرد والفجر 5 در بلندي‌هاي گره شير (چنگوله) توانست مأموريت خود را با موفقيت اجرا نمايد.

يگان رزمي استان ايلام در طول جنگ تحميلي از روندي تكاملي برخوردار بود و با وجود فراز و نشيب‌ها، از گردان مرزي به تيپ مرزي، تيپ پدافندي و پس از نبرد كربلاي 1 به لشكر عملياتي تبديل شد. اين يگان در دوران دفاع مقدس در نبردهاي مهمي مانند والفجر 3 ريال والفجر 5، كربلاي 1، والفجر 10، نصر 8 و كربلاي 10 شركت كرد و در پايان جنگ نيز نقش حماسي آن در سركوب متجاوزان آشكار شد.

تهیه و تنظیم : فکه ، منتخب ستارگان آسمانی