درباره ما | اطلاع رسانی دفاع مقدس | سخنرانی | صوت | گالری فکه | فیلم | مصاحبه | تحلیل نبرد | ارتباط با ما
    صفحه نخست / تحلیل نبرد

چرا جنگ؟ دلیل تهاجم رژیم بعث عراق به ایران چه بود؟

هر چه از زمان پایان جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران فاصله می گیریم، با فاش شدن اسناد و اسرار جنگ تحمیلی از سوی دشمنان ایران اسلامی، عمق توطئه آنها و هم پیمانی و همدستی شان با صدام حسین- رئیس جمهور بعثی وقت عراق- علیه انقلاب اسلامی آشكارتر شده و سوءنیت و میزان سرمایه گذاری دشمنان ما در خصوص شكستن اراده ملی ایرانیان و حذف انقلاب اسلامی و ازبین بردن استقلال و منافع ملی ملت ایران، بهتر درك می شود.

در آغاز انقلاب اسلامی، آمریكا كه از بروز این حادثه به شدت ضربه خورده و تحقیر شده بود، این بار از انگیزه های صدام حسین- دشمن دیرینه ایران و ایرانی- استفاده كرد و علیرغم اختلافات سیاسی موجود بین عراق و آمریكا- به ویژه پس از جنگ اعراب و اسرائیل(۱۹۶۷)- هر دو علیه ملت ایران و انقلاب نوپای اسلامی هم پیمان شدند.

برای این منظور، برژینسكی- مشاور امنیتی كارتر، رئیس جمهور وقت آمریكا- ماموریت داشت تا تغییر سیاست آمریكا نسبت به عراق را اعلام نماید و حمایت آمریكا در یك جنگ تمام عیار علیه ایران را به رژیم عراق اطمینان دهد. صدام حسین برای آغازكردن جنگ، یك حساب قدیمی با ایران در مرزهای جنوبی داشت كه قصد داشت در فرصتی مناسب به حل و فصل آن بپردازد زیرا او هرگز با قراردادی كه در سال۱۹۷۵ در الجزایر با شاه مخلوع ایران امضا كرده بود، موافق نبود. او فكر می كرد كه اكنون وقت آن رسیده است كه سرزمین های واگذاركرده در آن قرارداد را باز پس گیرد و شاید هم طی یك اقدام برق آسای نظامی، بتواند حكومت انقلابی و ضدآمریكایی تهران را سرنگون سازد. صدام، تردیدی نداشت كه در صورت حمله عراق به ایران، ایالات متحده از اقدام جنگی وی حمایت خواهد كرد و این، یك اقدام صریح برای همكاری استراتژیك عراق با واشنگتن می توانست باشد. ناگفته نماند كه صدام، چند ماه قبل از اعلان جنگ به ایران در سپتامبر۱۹۸۰(شهریور۱۳۵۹)، تمامی مسائل مربوط به مناسبات با ایالات متحده را در شورای انقلاب عراق مورد بازبینی قرار داده بود.

با عطف توجه بغداد به سوی واشنگتن و تمایلات دوستانه واشنگتن نسبت به بغداد، حالا دیگر، راه برای دیدار مقامات دو كشور هموار شده بود. فكر مذاكره محرمانه مقامات عالی رتبه دو طرف از ابتكارهای برژینسكی بود. به نوشته نیویورك تایمز، برژینسكی به امان پایتخت اردن رفت و با رهبر عراق در نخستین هفته ژوئن ۱۹۸۰(تیرماه ۱۳۵۹) به طور محرمانه دیدار كرد.

به نوشته این روزنامه، هدف از این دیدار، بحث و مذاكره پیرامون راه های هماهنگ كردن فعالیت های آمریكا و عراق در مخالفت با سیاست های ایران بود كه به این ترتیب، این اجلاس در حكم یك شورای جنگی علیه ایران بوده است. بنابراین رژیم عراق كه از چند سال پیش سرگرم تقویت بنیه دفاعی خود شده بود و در این رابطه میلیاردها دلار هزینه كرده بود و خود را برای یك رویارویی نظامی آماده می كرد، اینك چراغ سبز آمریكا را نیز برای حمله نظامی و تجاوز مرزی به خاك مقدس جمهوری اسلامی ایران در اختیار داشت.

با این رویكرد بود كه صدام حسین با ظاهرشدن در برابر دوربین های تلویزیون عراق، قرارداد ۱۹۷۵الجزایر را پاره كرد و آن را یك طرفه زیر پا گذاشت و تجاوز خود را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز كرد و در این جنگ، هر دو بلوك شرق و غرب و به ویژه آمریكا از رژیم عراق حمایت كردند .

بنا بر شواهد و اسنادی كه سال های پس از جنگ تحمیلی در سطح جهان منتشر گردید، مشخص شد كه تا پایان جنگ هشت ساله بیش از ۳۵۰ شركت اروپای شرقی و غربی و آمریكای شمالی و جنوبی از جمله شركتهایی از كشورهای فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا، شوروی سابق، یوگسلاوی، آمریكا، آرژانتین، برزیل و... با واگذاری انواع سلاح و مهمات و هواپیما و سلاح های میكروبی و شیمیایی و خدمات نظامی و... از رژیم عراق پشتیبانی كردند.

با همین پشتگرمی ها، رژیم بعثی عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تصمیم و طرح قبلی و با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، جنگی تمام عیار را آغاز كرد. حملات ارتش عراق به مرزهای ایران در طول نوار مرزی از آبادان تا قصرشیرین ادامه یافت و همزمان با آن، هواپیماهای دشمن بسیاری از مراكز نظامی و استراتژیك و فرودگاه های ایران و نیز ۱۹ شهر را مورد بمباران قرار دادند. اهداف اصلی عراق در این تهاجم عبارت بودند از:

- حاكمیت بر اروندرود و بازپس گیری سه جزیره ایرانی خلیج فارس به منظور جبران قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر

- جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به عراق یا استقلال آن به نام عربستان

- تضعیف جمهوری نوپای اسلامی تا مرز سقوط

به منظور دستیابی به این اهداف، عراق یك استراتژی جنگ سریع(سه روزه) را طراحی كرده بود با این تصور كه نیرویی كه توانایی مقابله با ارتش آن كشور را داشته باشد، وجود ندارد.

در آن زمان پاسگاه های مرزی كه ماموریت نیروی پوشش و اطلاع رسانی را به عهده داشتند، علی الاصول تاب مقاومت در برابر چنین تهاجمی را نداشتند و متاسفانه سیستم تصمیم گیری كشور در سطح مدیران عالی، به دلیل تحولات بعد از انقلاب و التهابات سیاسی موجود در سطح رؤسای قوای سه گانه و شورای انقلاب نتوانست عكس العمل به موقع را در مقابل تهاجم دشمن انجام دهد.

لذا نیروی زمینی ارتش عراق طی ۴۸ ساعت اولیه جنگ، بدون هرگونه مقاومتی به نزدیكی شهرهای مرزی رسید اما آنچه كه مورد ارزیابی توجه دشمن قرار نگرفته بود، میزان فداكاری مردم و مقاومت عناصر بومی و محلی بود كه استراتژی جنگ سریع عراق را با شكست مواجه ساخت. در همین فرصت بسیاری از نیروهای انقلابی، یگان های مجهز ارتش، دانشجویان دانشگاه افسری و نیروهای مردمی و سپاه به سمت مناطق مرزی و جبهه های نبرد حق علیه باطل هجوم آوردند و با رشادت و پایمردی و انجام عملیات های ایذایی و نامنظم، مانع پیشروی دشمن شدند و توانستند نیروهای تادندان مسلح دشمن بعثی را متوقف نمایند.

همزمان با مقاومت این نیروها، واحدهای توپخانه، هواپیماها، جنگنده بمب افكن ها، بالگردها و موشك اندازهای ارتش جمهوری اسلامی ایران، خطوط مقدم و نیروهای پیشتاز ارتش متجاوز و نیز واحدهای عقبه و پشتیبانی و عمده قوای ارتش عراق، پل ها، انبارهای مهمات، ستون های زرهی، خودروهای حامل نفرات و مهمات و تجهیزات و نیز پایگاه های اقتصادی و نظامی رژیم عراق را در عمق آن كشور و نیز نواحی اشغال شده در خاك ایران، آماج حملات كوبنده خود قرار دادند كه عملیات هوایی حدود ۱۴۰ فروند از هواپیماهای جنگنده ارتش جمهوری اسلامی در یكی از نخستین روزهای دفاع مقدس، از جمله جالب ترین آنهاست. در این جنگ بی امان اگر چه خرمشهر قهرمان پس از یك مقاومت ۳۳روزه به دست دشمن سقوط كرد اما در طول مدت مقاومت، دو لشكر ارتش عراق را به خود مشغول كرده بود و رمق دشمن را گرفت، به نوعی كه بعد از تصرف خرمشهر، پل این شهر به سمت آبادان را تخریب كرد. این عمل، یعنی اینكه هر گونه علاقه ای به پیشروی به سمت آبادان در ارتش عراق از بین رفته بود لذا دشمن بعد از اشغال خرمشهر، از پیشروی به سمت اهداف خود باز ماند.

در این مدت، نیروهای دفاعی منظم و نامنظم جمهوری اسلامی ایران با سازماندهی مجدد، آماده دفع هرگونه تجاوز گردیدند و طی مدت یك سال اول جنگ، حدود ۷۸ عملیات آفندی و پدافندی در سراسر جبهه های غرب و جنوب به طور مشترك با حضور یگان های ارتش، سپاه و بسیج مردمی انجام شد كه با واردكردن تلفات و ضایعات به دشمن بعثی، او را در وضعیت خود تثبیت كردند تا زمینه برای عملیات های بعدی به منظور پاكسازی مناطق اشغالی از لوث وجود دشمن فراهم گردد كه متاسفانه تاكنون كمتر به این عملیات ها پرداخته شده است. به هر حال مجموعه این عملیات ها و عنایات و امدادهای الهی شگفت انگیز و رعبی كه خداوند متعال در دل دشمن انداخت، مانع شد تا نیروهای عراقی در مناطقی كه قابل پیشروی به نظر می رسید مكث و تامل كنند و این امر باعث شد مناطقی مثل دزفول و اندیمشك و تاسیسات نظامی و اقتصادی آنها سالم بماند و اهواز از خطر محاصره دشمن در امان بماند و شهر و جزیره آبادان نیز هیچ گاه به تصرف دشمن درنیاید و رؤیای فتح سه روزه تهران، برای همیشه در خیال سركردگان رژیم بعثی عراق بماند.



 نسخه قابل چاپ    ارسال این صفحه به دوستان
تاریخ و زمان انتشار: دو شنبه 23 اردیبهشت 1392
تهیه و تنظیم: عبدالله خدمتگزار
منبع : همشهری
ارسال نظر:
 
عنوان  
رایانامه  
متن نظر  
کد امنیتی = ۱۱ + ۳