دولت موقت مهندس بازرگان، دولتی بود که از سوی امام خمینی(ره) برای فراهم کردن شرایط تشکیل نظام جدید و انجام امور کشور برگزیده شد. شاید دولت بازرگان را نتوان دولت جمهوری اسلامی نامید و مواضع و رفتار مهندس بازرگان و اطرافیان ایشان را به نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی(ره) ارتباط داد اما شاید بیان اختلافات دولت موقت با امام و اعضای شورای انقلاب و همین طور اهداف انقلاب و تشریح مواضع امام خمینی(ره) خالی از لطف نباشد. لازمه بیان نقاط منفی مهندس بازرگان و دولت موقت، بررسی رفتار و گفتار بازرگان و اطرافیان او پیش از انقلاب و در زمان دولت موقت و پس از آن می باشد.
مهندس مهدی بازرگان جزو اولین گروهی از دانشجویان ایرانی بود که برای تحصیل به غرب سفر کرد. او در زمان مصدق در مناصب مدیریتی حضور داشت و از اعضاء جبهه ملی بود و جزو افرادی بود که به رژیم اعتراض داشت. تا زمان پیروزی انقلاب چندین بار به زندان افتاد و یا تبعید شد. او مؤسس حزب نهضت آزادی بود که متشکل از اعضایی جدا شده از جبهه ملی بودند. احزاب جبهه ملی و نهضت آزادی با انقلاب مخالف بودند و اعتقاد داشتند که شاه باید سلطنت کند نه حکومت و تغییرات باید از راه پارلمان صورت بگیرد.
این در حالی بود که امام خمینی(ره) اعلام کرده بود که مردم ما انقلاب می خواهند و باید هرچه سریع تر این کار انجام شود، اما این گروه، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به صف انقلاب پیوستند و اعلام همراهی کردند.
با پیروزی انقلاب، مهدی بازرگان و تنی چند از اعضای حزب متبوع او به عضویت شورای انقلاب درآمدند. در تشکیل دولت موقت، امام خمینی به پیشنهاد سایر اعضای شورا مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت انتخاب نمود. علل انتخاب بازرگان به ریاست دولت موقت عبارت بودند از: * اعتبار سیاسی بازرگان * تحمل زندان در دوره پهلوی * نگارش کتابهای متعدد سیاسی و مذهبی در سالهای گذشته * ایمان مذهبی * سابقه مدیریت اجرایی * اعتقاد نسبی وی به اسلام سیاسی. بازرگان در اولین صحبت های خود پس از نخست وزیری بیان می کند که «بنده ماشینِ سواریِ نازکنارنجی هستم که باید روی جادههای آسفالت و راه هموار حرکت کنم و شما هم باید این راه را برایم هموار کنید.» چگونه رئیس دولتی که برآمده از انقلاب، منصوب به انقلابیون و مأمور پیشبرد و تثبیت انقلاب بود از راهی هموار و جادهای صاف برای حرکت سخن میگوید در حالی که تلاطم، طبیعتِ پیمودن چنین راهی است. با شکل گیری دولت موقت، اختلاف نظرهای او با امام و انقلابیون بروز پیدا کرد. مهدی بازرگان علیرغم تذکر امام مبنی بر دوری از حزب گرایی، دولتی متشکل از احزاب جبهه ملی و نهضت آزادی تشکیل داده بود که تمام آن ها همفکران او بودند و رو به اجرای تفکرات حزبی خود گذاشت. تفکرات او و اطرافیانش از اساسنامه نهضت آزادی کاملاًً مشهود بود که بیان کرده بودند دین را از سیاست جدا نمی دانیم اما در عین حال خود را تابع قانون مشروطه می دانستند که بر اساس اسلام نبود. داد ملی گرایی سر می دادند در حالی که کاملاً وابسته به غرب بودند و خود را مصدقی می دانستند و او را از افتخارات ایران می دانستند در حالی که امام خمینی(ره) نظر متفاوتی در این خصوص داشتند. مسئلهی جالبتر اینکه دولت موقت مهندس بازرگان اصولاً دارای سرشت انقلابی نبود. بازرگان فردی میانهرو، معتقد به اصلاحات دموکراتیک و سیاست گامبهگام بود و از اقدامات انقلابی استقبال چندانی نمیکرد و به جایگزینی روشها و راهکارهای انقلابی برای ادارهی کشور به جای روشهای منسوخ و کهنه باور نداشت؛ تا جایی که از نظر بعضیها، تفاوت چندانی... ادامه مطلب |