درباره ما | اطلاع رسانی دفاع مقدس | سخنرانی | صوت | گالری فکه | فیلم | مصاحبه | تحلیل نبرد | ارتباط با ما
    صفحه نخست / مدیریت و فرماندهی امام خمینی در دفاع مقدس

امام خميني و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس(بخش پنجم)

اين برخورد امام اولا دشمني را كه دنيا تلاش مي‌كرد غولي شكست‌ناپذير معرفي شود در چشم مردم ايران خرد و حقير كرد و ثانيا اينكه يك بار ديگر ارزش ‌هاي اصيل اسلامي و نقش محوري امت در اسلام و جمهوري اسلامي را يادآوري نمود . كه باعث اعتماد بيشتر مردم به رهبر و نظام و منسجم شدن حول اهداف و آرمانهاي جمهوري اسلامي مي‌گرديد .
2-2-14 جلوگيري از بروز اختلافات داخلي


در همان روزهاي نخست پس از افشاي ماجرا چند نماينده مجلس با نوشتن نامه‌اي از دولت در مورد اين مسأله توضيح خواستند كه از ؟ نامه اينگونه برداشت مي‌شد كه دولت بدون توجه به آرمانهاي انقلاب و حق ملت با آمريكا به مذاكره نشسته است . برخورد امام با اين مسأله از مواضع خاص حيات و رهبري ايشان محسوب مي‌شود . با اينكه تعداد نويسندگان نامه به تعداد انگشتان دو دست نمي‌رسيد حضرت امام آنقدر صريح و تند برخورد كردند كه پيش بيني آن خيلي دشوار بود .شايد علت آن حساسيت موضوع ، تصميم بر خشكاندن ريشه اختلافات و از بين بردن فضاي نااميدي در كشور بود . ايشان فرمودند :
چرا اينقدر ما عقب افتاده هستيم ؟ چرا ما بايد به واسطه اغراض نفسانيه اين قدر خودمان را ببازيم ؟ .... من هيچ توقع نداشتم از بعض اين اشخاص ولو بعضيشان در نظر من پوچند لكن از بعضي از اين اشخاص كه سابقه دارند توقع نداشتم كه در اين زمان كه بايد فرياد بزنند سر آمريكا فرياد مي‌زنند سر مسئولين ما.... در يك همچو مسأله مهمي كه بايد همه شما دست به هم بدهيد و ثابت كنيد به دنيا كه ما وحدت داريم ، وحدت ما اينطور شده است .... چرا مي‌خواهيد دو دستگي ايجاد كنيد ؟ چه شده است شما را ؟ كجا داريد مي‌رويد ؟ اين تذهبون .... لحن شما در آن چيزي كه به مجلس داديد از لحن اسرائيل تندتر است . از لحن خود كاخ نشينان آن جا تندتر است .. من بعضي تان را مي‌شناسم شما اينطور نبوديد .

15 . فضاي سياسي ايران در آخرين سال‌هاي جنگ


قبلا ذكر شد كه به علت فرسايشي شدن جنگ و طولاني شدن آن در محافل داخلي جنگ در حاشيه قرار گرفت . هر چه از زمان وقوع انقلاب دور مي‌شديم اختلاف نظرها و عملكردها ظهور و بروز بيشتري پيدا مي‌كرد . اختلافات تا آنجا پيش رفت كه در آستانه انتخابات سومين دوره مجلس شوراي اسلامي در درون جامعه روحانيت مبارز كه بعد از انحلال حزب جمهوري پايگاه مسؤولان اصلي نظام محسوب مي‌شد انشعاب بوجود آمد.
تمام دغدغه امام در طي سالهاي رهبريشان حفظ وحدت مسؤولان و جلوگيري از اختلافات از راه نصيحت و دستور و يا حتي تنبيه بود كه به طور پراكنده به بعضي از آنها اشاره شد. ايشان هميشه متذكر مي شدند كه ، اگر اين وحدت از دست برود ما برمي‌گرديم ، همان رژيم فاسد . يا همه نواميس‌ ها و زحمت هاي انبيا عليهم السلام به باد فنا خواهد رفت .

اما عليرغم همه اين گوشزدها اختلافات روز به روز افزايش مي‌يافت تا جايي كه در زمان شمارش آراي مرحله دوم انتخابات مجلس آنقدر فضا آلوده و مشكوك بود كه امام يك نماينده شخصا در ستاد انتخابات تعيين كردند . و در پايان حكمي كه به اين منظور به آقاي محمدعلي انصاري ابلاغ كردند آوردند خداوند همه را به راه راست هدايت كند و از شر شيطان نفس نجات دهد كه گوياي موضع امام و وضعيت آنروز است . همچنين ايشان پس از اطمينان از صحت انتخابات و مشخص شدن تعلل شوراي نگهبان در نامه‌اي كه دستور تعجيل در اعلام صحت انتخابات را به آن شورا دادند مرقوم كردند ، هيچ گاه ميل نداشتم در مورد انتخابات مسأله اي بگويم ولي اوضاع را به صورتي ديدم كه اگر پا در مياني نمي‌كردم به اصل نظام و اسلام آن هم درشرايط كنوني صدمه مي‌خورد .
همانطور كه ذكر شد كم كم فساد هاي بي سابقه‌اي هم بخصوص در زمينه‌هاي اقتصادي آشكار مي‌گشت . اين مسائل باعث مي‌شد امام تذكراتي را بدهند كه شايد كسي تصور نمي‌كرد هيچ وقت در جمهوري اسلامي رهبر انقلاب مجبور به گفتن چنان حرفهايي شود .
  ايشان در مورد بيت‌المال و مصرف آن ، هواي نفس ، پست و مقام و ..... مرتب به مسئولان تذكر مي‌دادند و نسبت به جدا شدن مسؤولان از مردم گله مند بودند . خود حضرت امام به عنوان الگوي مسؤوليت در جمهوري اسلامي در همان سالهاي عمر مباركشان طي تذكري به رييس صدا و سيما فرمودند من مدتهاست كه وقتي مي‌بينم راديو – تلويزيون را هر وقتي بازش مي‌كنم از من اسم مي‌برد خوشم نمي‌آيد .... اين كه راديو تلويزيون دست ماها باشد اما آن بيچاره‌ ها كه كار مي‌كنند هيچ چيز دستشان نباشد ولي ما كه هيچ كاره هستيم دست ما باشد به نظر من صحيح نيست .... من ميل ندارم ديگران خودشان مي‌دانند . مجله آخر حكايت از گله مندي ايشان از ديگراني مي‌كند كه ايشان روش آنها را نمي‌پسندند .

16. ايران در ميان فشارهاي همه جانبه


همانطور كه پيش از اين اشاره شد تصميم آمريكا براي خاتمه جنگ پس از سال 1365 قطعي شد . عدم موفقيت در پياده كردن صلح از راه مذاكره مستقيم با ايران و رسوايي ناشي از آن عزم آمريكا را براي ختم جنگ قوت بخشيد و باعث شد آمريكا مجموعه‌اي از فعاليتهاي عمدتا غير انساني را براي پايان دادن به جنگ انجام دهد كه فهرست وار بيان مي‌شود .


1-16 – فشارهاي اقتصادي و تبليغاتي شامل :


الف – كمك اقتصادي و نظامي پيش از پيش به عراق از جمله تكميل 4 خط لوله انتقال نفت ، تجهيز عراق به سلاح‌هاي شيميايي و در اختيار گذاشتن اطلاعات ماهواره‌اي مورد نياز به آن كشور .


ب – تشديد تحريم‌ها و فشار سياسي و تبليغاتي عليه ايران از راه‌هايی :


ج – تعطيلي بيشتر دفاتر خريد سلاح ايران در سراسر دنيا


د – فشار از طريق شوروي به چين كه بهترين راه تهيه اسلام ايران بود .


ه- كاهش شديد قيمت نفت و تلاش نسبتا موفق در قطع خريد نفت از ايران توسط عمده كشورهاي مصرف كننده


و- گنجاندن درخواست ختم فوري جنگ در بيانيه اجلاس 7 كشور صنعتي در ونيز .


ز- منظور كردن راه‌هاي تحريم و تهاجم نظامي عليه ايران در صورت نپذيرفتن صلح در قطعنامه 598


ح – پيدا كردن راه‌هاي مخفي تهيه سلاح ايران و مسدود كردن آنها


ط – فشار تبليغاتي از راه متهم كردن ايران به بمب گذاري و خرابكاري هاي اقصي نقاط جهان


2-16 – جنايات و اقدامات نظامي عليه ايران در قالبهاي :


الف – اقدامات نظامي در خليج فارس :

 

 اولين بار به بهانه برخورد يكي از ناوهاي آمريكا به مين و انهدام يك نفتكش كويتي توسط ايران و ساقط شدن هلي كوپتر آمريكايي متجاوز به حريم هوايي ايران توسط فعاليت هاي تندرو ايراني ، پايانه نفتي رشادت و ميدان نفتي رسالت پس از 20 دقيقه مهلت براي تخليه نيروي انساني با يكصد گلوله توپ يك ناو آمريكايي كاملا منهدم شد و بالغ بر نيم ميليارد دلار خسارت به بار آورد .
  بار ديگر به بهانه برخورد يك ناو با مين كه به سختي آسيب ديد سكوهاي سامان و سبحان و نصر محاصره و منهدم گرديدند و خسارتي در حدود 1 ميلياد دلار وارد شد. همچنين در اثر حملات پراكنده موشكي ناوهاي سهند و سبلان و ناوچه جوشن صدمات فراواني ديدند . نكته مهم اين بود كه دولت ريگان بعد از اكثر اين تهاجمات موضع مي‌گرفت و آنها را اجراي دستورات خود قلمداد مي‌كرد .

ب – عراق دور تازه‌اي از جنگ شهرها را آغاز كرد.

 

 در اين دوره كه برد موشكهاي عراق توسط تكنسين‌هاي خارجي افزايش يافته بود تهران نيز مورد حملات موشكي وسيع قرار گرفت .


ج- عراق به عنوان زنگ خطري جديد براي ايران در عمليات والفجر 10 و در منطقه حلبچه دست به بمباران گسترده شيميايي زد كه تهديدي جدي براي ايران محسوب مي‌شد .


د- شايد فجيع‌ترين جنايات اين سالها ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران از آسمان خليج فارس بود كه طي آن 290 نفر مسافر بي دفاع به شهادت رسيدند و دولت آمريكا در مقابل به فرمانده ناو مهاجم ، نشان اعطا كرد . نكته مهم پس از اين حادثه مشخص شدن عزم بين‌المللي عليه ايران بود چرا كه در پي فاجعه‌اي چنين دلخراش و غير انساني رييس سازمان ملل متحد فقط به يك اظهار تأسف بسنده كرد و پي گيري‌هاي جمهوري اسلامي هم به هيچ كجا نرسيد .


ه- وضعيت نظامي جنگ در آخرين سال
قبلا ذكر شد كه ايران بعد از فتح فاو توازن جنگ را به سود خود تغيير داد . در هشتمين سال جنگ بنابر آمار 4725 كيلومتر مربع از خاك عراق در تصرف ايران بود در حالي كه عراق تنها 1070 كيلومتر مربع از مناطق اشغالي را همچنان حفظ كرده بود .


از تابستان سال 1366 تلاش براي طرحريزي يك عمليات بزرگ و يكسره كردن كار جنگ توسط ايران آغاز شده بود ولي چند عامل باعث به تعويق انداختن آن شد .


الف – اجراي عمليات در تابستان جنوب بسيار دشوار بود .


ب – دولت ايران با توجه به تحريم و حتي بسته شدن راه‌هاي مخفي تهيه تسليحات نمي‌توانست تجهيزات لازم را فراهم كند .


ج- از همه مهمتر اينكه اتكاي سازمان رزم سپاه به نيروي انساني باعث شده بود كه براي چنين عملياتي درخواست حداقل 500 گردان پياده نظام را بكند در هفتمين سال جنگ با توجه از دست دادن حدود نيم ميليون از كارآمدترين نيروها – شامل شهدا ، آزادگان ، مفقودين و جانبازان – عملا بسيج اين حجم نيرو غيرممكن بود . ضمن اينكه بايد توجه كه ايران براي نگه داشتن توازن جنگ در همان برتري نسبي هم از نظر نيرو با مشكل روبرو بود تا چه رسد به عملياتي گسترده . حتي در آن سالها نيروهاي داوطلب بسيجي را هم كه به شكل آزاد يا از ارگانهاي مختلف با مرخصي‌ها و مأموريت هاي مدت دار به جبهه اعزام شده بودند با كسب مجوز از امام در جبهه‌ها نگه داشتن و اجازه برگشت به آنها نمي‌دادند .
در آن روزهايي كه نيروهاي ايران بيشتر در جبهه شمالي جنگ فعال بودند در جبهه جنوبي يعني منطقه عمومي فاو تقريبا هيج درگيري وجود نداشت . اما در همين مدت عراق قواي نظامي خود را به حدود شش برابر افزايش داده بود كه با حمله‌اي گسترده و غافلگيركننده در منطقه جنوبي توازن جنگ را كاملا تغيير داد .


از طرفي ديگر پس از پيشروي‌هاي گسترده ايران بخصوص در فتح فاو جهان غرب به اين نتيجه رسيد كه امتيازاتي هم در انعقاد صلح به ايران بدهد تا شايد جمهوري اسلامي از اين طريق به پذيرش آن ترغيب شود كه در همين راستا وقتي قطعنامه 598 به تصويب رسيد بندهايي در جهت تعيين آغازگر جنگ ، برآورد خسارت ، محكوميت كاربرد سلاح‌هاي شيميايي و تجاوز به مناطق مسكوني در آن گنجانده شد .
به همين علت نسبت به همه بيانيه‌ها و قطعنامه‌هاي قبلي از مزاياي زيادي برخوردار بود . اما پس از آن هم تا پايان جنگ ايران خواستار اضافه كردن بحث تعيين و تنبيه متجاوز به قطعنامه بود ولي شرايط بحراني و ترس از بروز فاجعه‌اي غير قابل جبران باعث شد جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 را به رغم عدم تأمين همه خواسته‌هايش در تاريخ 27/4/67 بپذيرد.


18 – امام در چالشهاي پذيرش قطعنامه


پذيرش قطعنامه پس از هشت سال جنگ ، با آن همه اصرار ايران بر دستيابي به خواسته ‌هاي مشروعش ، با شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه و .... در حالي كه به ظاهر بخش زيادي از مسايل حل نشده باقي مانده بود خيلي دشوار به نظر مي‌آمد و در ميان گذاشتن و حل كردن اين موضوع با مردم هم بسيار سخت بود . بايد مردم در آن همه تبليغاتي درك مي‌كردند كه بيهوده هشت سال مقاومت نكرده‌اند . امام كه از ابتداي جنگ گفته بودند ما براي عمل به تكليفمان است كه مي‌جنگيم چرا كه خداوند از ما خواسته است از حكومت اسلام و قرآن دفاع كنيم و ما تهاجم نمي‌كنيم بلكه با حد توان دفاع خواهيم كرد يك بار ديگر با تأكيد مجدد بر اين ديدگاه و تحليل جنگ و صلح از اين منظر مسأله پذيرش قطعنامه را هم براي ملت ايران كه ذره‌اي از ايمان و ارادتشان به آن رهبر كبير كم نشده بود هموار كردند .


2 روز پس از پذيرش قطعنامه حضرت امام در پيامي بسيار طولاني به مناسبت سالگرد فاجعه مكه مطالب خود راجع به پذيرش قطعنامه را با مردم در ميان گذاشتند .
ايشان پس از بيان اينكه كمربندهايتان را ببنديد كه هيچ چيز تغيير نكرده است و امروز روزي است كه خدا اينگونه خواسته است و ديروز آنگونه خواسته بود . آوردند : قبول قطعنامه كه حقيقتا مسأله بسيار تلخ و ناگواري براي همه خصوصا براي من بود اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن مي‌ديدم ولي بواسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلا خودداري مي‌كنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنها اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آنرا به مصلحت انقلاب و نظام مي‌دانم و خدا مي‌داند كه اگر نبود انگيزه‌اي كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود هرگز راضي به اين عمل نمي‌بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالي گردن نهيم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود . بعد با تشكر از همه كساني كه در ارتباط با جنگ زحمت كشيده اند ارزش و مقام آنها را اينگونه ارج نهادند كه در آينده ممكن است افرادي آگاهانه يا از روي ناآگاهي در ميان مردم اين مسأله را مطرح كنند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد .... ما براي درك كامل ارزشها و راه شهيدانمان فاصله طولاني را بايد بپيمائيم . ... مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرد .... خوشا بحال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده‌هاي معظم شهدا و بدا بحال من كه هنوز مانده‌ام و جام زهر قبول قطعنامه را سركشيدم .... آنهايي كه به هر دليلي از اداي اين تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كردند مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفته‌اند ... شما مي‌دانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفر بجنگم اما تصميم امروز فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او از هر چه گفتم گذشتم و اگر آبرويي داشتم با خدا معامله كردم ... حضرت امام براي رفع هر گونه اتهام كه ممكن بود در قالب قدهاي علمي يا خبرهاي محرمانه و تحليلهاي سياسي ارايه شود تذكرات ديگري نيز در باب پذيرش قطعنامه فرمودند از جمله اينكه به اتكاي خودمان بوده و كشوري دخالت نداشته و خودشان در جريان همه امور بوده‌اند . بعد هم ايشان پيام تاريخي خود را با دعا براي خانواده شهدا و شفاي جانبازان و آرزوي بازگشت اسرا و مفقودين به پايان رساندند .
اين جملات قويترين مسكن بر آلام ستم كشيدگان جنگ تحميلي بود . آرامشي كه حرفهاي امام به انسان مي‌دهد و امروز هم حتي پس از سالها محسوس باعث شد كه مردم ايران با رضايت دروني صلح را هم با اعتقادات ديني و انقلابي خود تطبيق داده و بار ديگر حول كلام و راه رهبر خويش بر سر مفهومي ديگر منسجم گرديدند . طولي نكشيد كه قدرت اين انسجام آشكار گرديد . پيش بيني امام مبني بر احتمال تجاوز دوباره دشمن و لزوم مهيا بودن براي دفاع آن درست از كار در آمد و يك بار ديگر وحدت مردم ايران و پيروي از رهبرشان باعث شد حمله‌اي به منظور پيشروي سريع از مسير كرمانشاه به سمت تهران طراحي شده بود و در ابتداي مرداد ماه 1367 آغاز شد ظرف كمتر از يك ماه با حضور سيل آساي نيروهاي مردمي كه حتي خارج از تصور فرماندهان نظامي خودمان بود با شكست روبرو شد. عمليات مرصاد هم تأييد كلام امام بود مبني بر پايان نيافتن دشمني‌ها و هم تأييد ملت بود از آن جهت كه هميشه در صحنه خواهند بود .
ملت ايران و امامشان تا آخرين روزي كه در كنار يكديگر بودند اعتقاد وفاداري خويش به ارزشهاي دفاع مقدس را بارها به اثبات رساندند . در صحيفه امام مؤيدي بر اين نكته ديده شد كه ذكر آن در بخش انتهايي نوشته خالي از لطف نيست .
خانمي از طلاب علوم ديني و شاغل در كميته امداد با اينكه شوهر خود را از دست داده بود و چهار فرزند خويش را سرپرستي كرد يك دستبند طلا و حقوق 6 ماهش را كه براي رفع نيازهاي ناشي از جنگ نذر كرده بود براي امام مي‌فرستد و ايشان ضمن بيان اينكه مبلغ معادل آنرا جايگزين مي‌كنند طلا و پول را به او هديه كرده و مرقوم مي‌كنند . من در مقابل اينهمه محبت و صفا غير از تشكر و دعا كار نمي‌توانم انجام دهم .
امام امت هم در مقابل از آرمانهاي انقلاب و مجاهدتهاي ملت ذره‌اي عدول نكرده و تا پايان عمر مباركشان بر اين موضع خويش ثابت قدم ماندند . از جمله وقتي قائم مقام رهبري كه عرفا بالاترين مقام كشور بعد از ايشان محسوب مي‌شد در آخر بهمن 67 كم لطفي بزرگي در حق رزمندگان جنگ و دفاع مقدس آنان كرد حضرت امام در لابلاي پيام به مهاجرين آوردند من بارها اعلام كرده‌ام كه با هيچ كس در هر مرتبه‌اي باشد عقد اخوت نبسته‌ام و پس از چند روز عملا اثبات كردند .
اما بي شك نبايد انكار كنيم كه چگونگي و چرايي ختم جنگ و پذيرش قطعنامه را هنوز هم به شكل دقيقي نمي شود بررسي كرد چرا كه عمده مسايل و خبرهاي دقيق را مسؤولان به دلايل امنيتي و يا ساير دلايلي كه خودشان مي‌دانستند با مردم در ميان گذاشتند . آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان يكي از گردانندگان اصلي جنگ براي بيان واقعيتهاي اين مسأله بارها وعده آينده‌اي را داده كه هنوز هم محقق نگرديده است .
ولي نكته قابل توجه اين است كه اكثريت توده مردم ايران هنوز هم جهاد هشت ساله خود را مقدس دانسته و ارزشهاي آنرا چه به شكل رسمي و چه غير رسمي تكريم مي‌كنند كه ادامه اين تكريم و تعظيم ارزشها خود جهادي است كه هنر خاصي مي‌طلبد . خداوند جهادگران اين عرصه را هم موفق و منصور بدارد .

 

پایان

 

 


 

 

تهیه و تنظیم کننده : فکه ، منتخب ستارگان آسمانی

 نسخه قابل چاپ    ارسال این صفحه به دوستان
تاریخ و زمان انتشار: یک شنبه 28 شهریور 1395
تهیه و تنظیم:
منبع : سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي
ارسال نظر:
 
عنوان  
رایانامه  
متن نظر  
کد امنیتی = ۶ + ۲